چرا برخی رسانهها در تخریب مدیران موفق صنعت نفت و پتروشیمی همصدا شدهاند؟ مهدی حساکره: در سالهای اخیر، صنعت نفت و پتروشیمی ایران در مسیر دشوار خود برای توسعه و خودکفایی، شاهد حضور مدیرانی بوده که با دانش، تعهد و نگاهی ملی توانستهاند بخشهای قابل توجهی از این صنعت را پویا و سودآور کنند. اما […]
مهدی حساکره: در سالهای اخیر، صنعت نفت و پتروشیمی ایران در مسیر دشوار خود برای توسعه و خودکفایی، شاهد حضور مدیرانی بوده که با دانش، تعهد و نگاهی ملی توانستهاند بخشهای قابل توجهی از این صنعت را پویا و سودآور کنند. اما در همین مسیر، جریانی خزنده و هدفمند، به جای نقد منصفانه، به تخریب سازمانیافته این مدیران روی آورده است.
بخشی از این جریان، از دل رسانههای زرد و خبرنگاران جیرهخوار داخلی سر برمیآورد؛ کسانی که نگاه حرفهای را با منفعتجویی عوض کرده و به جای تحلیل و ارائه راهحل، با انتشار اخبار نادرست و گزارشهای مغرضانه، به اعتماد عمومی آسیب میزنند. برای این گروه، حقیقت ارزشی ندارد؛ بلکه آنچه مهم است، جلب توجه و ادامه حیات رسانهای در فضای التهابآفرینی است.
اما پازل تخریب مدیران داخلی تنها با بازی برخی رسانههای بیانصاف داخلی کامل نمیشود. بخش دیگری از آن، توسط رسانههای آنسوی مرزها طراحی و تکمیل میشود—رسانههایی که سالهاست با بودجههای کلان و جهتدهی سیاسی، مأموریت دارند چهره نظام مدیریتی کشور را بیاعتبار سازند و ذهن مردم را نسبت به مسئولان دلسوز بدبین کنند.
این رسانهها با بهرهگیری از خطگیریهای اطلاعاتی و جنگ روانی سازمانیافته، سعی میکنند هر نقطه قوت داخلی را نقطه ضعف جلوه دهند و هر موفقیت ملی را حاصل “رانت” معرفی کنند.
اما در این میان، هنوز امید زنده است؛ به مدد خبرنگاران و رسانههایی که با وجود همه فشارها، پای اخلاق، حقیقت و صداقت ایستادهاند. خبرنگارانی که قلمشان را نه برای تخریب، که برای تنویر افکار عمومی و آگاهسازی جامعه به کار میگیرند.
قدردانی از این افراد، در واقع پاسداشت وجدان حرفهای رسانه و اعتماد مردم است.
امروز بیش از هر زمان دیگر، لازم است ما اهل رسانه میان نقد منصفانه و تخریب دشمنپسند مرز بگذاریم. زیرا در شرایطی که دشمنان از هر روزنهای برای ضربه زدن به انسجام داخلی بهره میبرند، رسانه مسئول باید در کنار نقد، حافظ امید و اعتماد جامعه نیز باشد.